آیا میدانید نقدینگی چیست؟ نقدینگی به مجموع پول و شبه پول موجود در هر کشور گفته میشود؛ این متغیر مشخصکننده روند تورمی و رکودی در اقتصاد هر کشور است. با توجه به نظریات اقتصادی، حجم نقدینگی و همچنین تغییرات آن ارتباط بسیار نزدیکی با نرخ تورم دارد. یعنی اگر در یک کشور، جریان تولیدی کالا و خدمات متناسب با میزان نقدینگی وجود نداشته باشد یا اینکه رشد تولید با تغییرات افزایشی نقدینگی تناسب نداشته باشد، افزایش نقدینگی خود را در تغییرات سطح عمومی قیمتها (تورم) نشان خواهد داد. در این نوشته از وبلاگ اکوبا میخواهیم به بررسی مفهوم نقدینگی و نقش آن در اقتصاد بپردازیم. با ما همراه باشید.
نقدینگی چیست؟
تعریف نقدینگی به زبان ساده این است که نقدینگی به مجموعهای از پول نقد و داراییهای قابل تبدیل به پول نقد گفته میشود که میتوان آنها را به سرعت و با کمترین هزینه به پول نقد تبدیل کرد. به بیانی دیگر، به مجموع پول و شبه پول در اقتصاد هر کشور، نقدینگی میگویند. طبق تعريف ارائه شده، پول شامل اسكناس و مسكوكات در دست اشخاص مختلف بهعلاوه سپردههای ديداری است و شبه پول نيز به سپردههای غيرديداری گفته میشود. در حقیقت نقدينگی در اقتصاد، ضريبی از پايه پولی محسوب میشود كه توسط بانك مركزی بهوجود آمده است. فاکتورهای تاثیرگذار بر حجم نقدينگی در اقتصاد بهطور عمده دربرگیرنده سه قسمت «خالص دارايیهای خارجی سيستم بانكی»، «خالص بدهی بخش دولتی به سيستم بانكی» و «بدهی بخش غيردولتی به سيستم بانكی» است که مجموع موارد بالا به شکل پول و شبه پول در اقتصاد به گردش در میآیند.
تفاوت پول و شبه پول چیست؟
پول و شبه پول دو مفهوم اصلی و اساسی در اقتصاد محسوب میشوند که در عملکرد اقتصادی هر کشور نقشی مهم و تعیینکنندهای ایفا میکنند، اما با اختلافاتی در سطح نقل و انتقال ارزش و میزان پذیرش عمومی روبرو هستند. در ادامه به توضیح تفاوت عمده پول و شبه پول میپردازیم. پول بهعنوان وسیلهای برای تبادل و ذخیره ارزش در اقتصاد به حساب میآید که دربرگیرنده وجه نقد و معادلات قابل تبدیل به پول نقد است و توسط بانک مرکزی یا دولت به چاپ میرسد و توزیع میشود.
توجه داشته باشید که پول نقد شامل سکه و اسکناس است زیرا قابلیت پذیرش عمومی را دارا بوده و بهعنوان وسیلهای برای انجام معاملات استفاده میشود. در مقابل شبه پول به ابزارهای مالی گفته میشود که همچون پول عمل میکنند با این تفاوت که قابلیت پذیرش عمومی آنها نسبت به پول محدودتر است. میتوان اینگونه بیان کرد که پول یعنی همان سکه و اسکناس موجود در دست مردم و سپردههای دیداری آنها؛ اما شبه پول یعنی داراییهای مالی مثل سپردههای مدتدار، اوراق قرضه، برات، سهام و … که نقد نیستند اما میتوان آنها را بهسرعت و بهآسانی نقد کرد. با توجه به تعریف فوق شبه پول کلیه داراییهایی را دربر میگیرد که درجه نقدشوندگی کمتری نسبت به پول دارند اما میتوان آنها را بهراحتی تبدیل به پول نقد کرد.
شبه پولها اکثرا قابلتبدیل به پول نقد هستند و از آنها بهعنوان داراییهای سرمایهگذاری و ذخیره ارزش استفاده میشود. بهعنوان نمونههایی از شبه پول میتوان به سپردههای بانکی، گواهینامههای سپرده، چکها، و اوراق قرضه گوناگون اشاره کرد. با توجه به این تعاریف، فرق اساسی بین پول و شبه پول در میزان قابلیت پذیرش عمومی آنها نهفته است. همانطور که گفته شد پول قابلیت پذیرش عمومی بالاتری دارد و قابل استفاده در تمام تراکنشها است، اما از شبه پول فقط در قسمتی از تراکنشها و معاملات بین افراد و نهادها میتوان بهره برد.
طبقه بندی کارکردهای پول بهعنوان بخشی از نقدینگی
کارکردهای پول بهعنوان بخشی از نقدینگی در ۴ طبقه زیر دسته بندی میشود:
- وسیله تبادل: یکی از اصلیترین کارکردهای پول بهعنوان قسمتی از نقدینگی، به کار بردن آن بهعنوان وسیله تبادل در معاملات روزانه است. پول نقد بهعنوان یک ابزار و وسیله جهت خرید و فروش کالا و خدمات استفاده میشود و امکان تبادل ارزش میان اشخاص را به وجود میآورد.
- ذخیره ارزش: افراد از پول بهعنوان وسیلهای جایگزین جهت ذخیره ارزش و پسانداز بهره میبرند. به علت قابلیت تبدیل کردن پول به کالاهای دیگر و پذیرش بالای عمومی آن، هرشخصی امکان این را دارد که ارزش دارایی خود را در قالب پول نگهداری کند.
- واحد پول: پول بهعنوان یک معیار برای تعیین ارزش یا ارزشگذاری استفاده میشود و این امکان را فراهم میسازد که ارزش کالاها و خدمات گوناگون با معیاری مشترک مورد مقایسه و ارزیابی قرار گیرد.
- وسیله پرداخت: پول بهعنوان وسیلهای برای پرداخت بدهیها و تسویه تعهدات مالی افراد در معاملات استفاده میشود. این ویژگی به شرکتها و اشخاص این امکان را میدهد که به آسانی بدهیها و الزامات خود را پرداخت کرده و معاملات مالی را بدون دردسر انجام دهند.
حجم و میزان نقدینگی کشور
میزان نقدینگی کشور به مجموع پایه پولی ضرب در ضریب تکاثر گفته میشود. این متغیر دربرگیرنده موجودی پول نقد در بانکها، پول در گردش عمومی، سپردههای قابل تبدیل به پول نقد و دیگر ابزارهای مالی نقدپذیر است. در واقع رشد نقدینگی اشاره به افزایش میزان نقدینگی یک اقتصاد یا سیستم مالی در بازه زمانی مشخصی دارد. ممکن است این رشد بهعلت چاپ بیشتر پول نقد، افزایش وجوه سپردهها یا افزایش در میزان سایر ابزارهای مالی نقدپذیر و ضریب تکاثر پولی به وجود آید.
آمارها نشاندهنده این موضوع هستند که رشد نقدینگی در کشور ما در سال ۱۴۰۰ حدودا ۳۹.۹ درصد بود. در سال ۱۴۰۱ هدفگذاری و رشد نقدینگی ۳۰ درصدی با هدف کاهش دادن ۱۰ درصدی رشد نقدینگی انجام گرفت. در پایان سال ۱۴۰۱، مقدار رشد نقدینگی به ۳۱.۱ درصد رسید. در نهایت رشد نقدینگی در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ در مقایسه با پایان اسفند ۱۴۰۱، به میزان ۲۵.۶ درصد رسید و حجم نقدینگی سراسر کشور در محدوده بین ۷ هزار و ۷۸۰ هزار میلیارد تومان محاسبه شد. هرچند آمارهای رسمی پولی در کشور با عنوان گزیده آمارهای اقتصادی (بخش پولی و بانکی) از طرف بانک مرکزی در نیمسال دوم سال ۱۴۰۲ کلا منتشر نشده است، اما آرشیو آماری نشاندهنده این موضوع است که نقدینگی در آذر ماه ۱۴۰۱، ۵ هزار و ۹۰۷ هزار میلیارد تومان بود و باتوجه به رشد ۳۱.۷ درصدی آن در یک سال، این رقم در آذر ماه ۱۴۰۲، به ۷ هزار و ۷۸۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.
پایه پولی یعنی چه؟
پایه پولی (monetary base) به مجموع پول در گردش و ذخیرههای بانکی در هر سیستم اقتصادی اطلاق میشود. این متغیر علاوهبر ذخیرههای بانکی (یا سپردههای قانونی) بانکهای تجاری در نزد بانک مرکزی، دربرگیرنده کلیه اسکناسها و سکههایی است که از طریق بانک مرکزی منتشر شدهاند. در اصل، پایه پولی قسمتی از کل عرضه پول است که بالاترین قابلیت نقدشوندگی را دارد و از آن تحت عنوان پول پرقدرت نام برده میشود؛ زیرا هرگونه افزایش در پایه پولی در نهایت منجر به افزایش چند برابر آن (معادل ضریب فزاینده پولی) در عرضه پول میشود.
عرضه پولی چیست؟
بعد از اینکه در بخشهای قبل دریافتیم نقدینگی چیست و با پایه پولی نیز آشنا شدیم در این بخش میخواهیم در مورد عرضه پولی صحبت کنیم. عرضه پولی مفهومی فراتر از پایه پولی دارد و داراییهای بیشتری را شامل میشود؛ هرچند ممکن است حجم نقدینگی کمتری دارا باشد. وجوه پایه پولی بهصورت عمومی در سطحهای پایینتر عرضه پول تقسیمبندی میشوند که در برگیرنده وجه نقد در گردش، M1 و M2، پسانداز و حسابهای جاری است. از طرفی برای واجد شرایط بودن یک جزء پولی و مورد پذیرش قرار گرفتن آن جزء، وجوه باید بهعنوان تسویهکننده نهایی یک معامله در نظر گرفته شوند. مثلا اگر یک فرد برای پرداخت بدهی خود از منابع پول نقد استفاده کند، معامله انجام شده قطعی و تایید شده است.
علاوه بر این، صدور چک به جای پرداخت نقدی در حسابهای جاری یا استفاده کردن از کارتهای نقدی و اعتباری نیز بهعنوان یک روش پرداخت مناسب و معقول به حساب میآید، زیرا در این صورت معامله بعد از تسویه از جانب سپردههای نقدی واقعی مورد پشتیبانی قرار میگیرد. از طرف دیگر استفاده از اعتبار و وام برای پرداخت بدهیها بهعنوان قسمتی از پایه پولی، شرایط لازم برای پذیرفته شدن را ندارد و به عبارتی واجد شرایط نیست، زیرا این مورد تحت عنوان مرحله پایانی معامله به حساب نمیآید.
تفاوت بین پایه پولی و نقدینگی چیست؟
در اصل، پایه پولی بهعنوان قسمتی از عرضه پول یک کشور شناخته میشود که به وجوه با قابلیت بالای نقدشوندگی در اقتصاد اشاره میکند و وجوهی مانند اسکناس، سکه و سپردههای جاری بانکی را دربرمیگیرد. در مقابل نقدینگی شامل مواردی است که با آنها میتوان یک دارایی یا اوراق بهادار خاص را بدون تاثیر بر قیمت بازاری آن، تبدیل به وجوه نقد بالقوه کرد.
در حقیقت نقدینگی به حجم پول در گردش یک سیستم اقتصادی اطلاق میشود و پول نقد بهعنوان نقدشوندهترین دارایی شناخته میشود. با توجه به این موضوع، نقدینگی مفهوم کلیتری است که از پایه پولی به وجود آمده است و پایه پولی (شامل اسکناسهای در دست افراد و سپردههای بانک مرکزی) همراه با ضریب فزاینده پولی، اجزای اصلی و مهم نقدینگی حساب میشوند. بهعلاوه، مقررات بانک مرکزی، عملکرد نظام بانکی، فعالیتهای دولت و مردم، بانکهای تجاری و بخش خارجی اقتصاد از اصلیترین فاکتورهای موثر بر حجم نقدینگی هستند.
ارتباط بین نقدینگی و تورم
بهعلت محدودیت کالاها و خدمات در کشور، نقدینگی باید به میزانی باشد که با ارزش کالا و خدمات برابری داشته باشد. در واقع، اگر میزان نقدینگی افزایش پیدا کند، کالا و خدمات در جامعه با محدودیت مواجه میشوند و قیمتهای آنها نیز بالاتر میرود؛ این موضوع نشاندهنده تورم در هر کشور است. برای نمونه پیشرفت تکنولوژي و افزایش تولید درونمرزی، با تولید و گردآوری کالای مورد نیاز در کشور میتواند باعث پیشگیری از افزایش تورم در اقتصاد شود. به بیانی دیگر، در صورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در کشور میتوان به میزان زیادی از بهوجود آمدن تورم بیشتر در اقتصاد جلوگیری به عمل آورد. این موضوع با بهرهگیری از نظریه مقداری پول یعنی (MV=PY) مطرح میشود.
نظریه مقداری پول (Quantity Theory of Money)، یکی از مفاهیم اساسی و اصلی در اقتصاد است که به رابطه میان میزان پول در جریان و قیمتها اشاره دارد. در نظریه مقداری پول، افزایش مقدار پول در جریان (M) بدون افزایش متناسب در تولید میتواند منجر به پدید آمدن تورم در جامعه شود. این افزایش میتواند به دلیل سیاستهای پولی گستردهتر، چاپ پول بیش از حد یا افزایش سرعت گردش پول (V) ناشی از افزایش نقدینگی به وجود آید. از طرف دیگر، افزایش نقدینگی و مقدار پول در جریان میتواند موجب بالا رفتن سطح قیمتها (P) شود.
در اصل، زمانیکه مقدار پول بیشتری در دسترس افراد است، آنها میتوانند خریدهای بیشتری انجام داده و این موضوع میتواند افزایش دهنده میزان تقاضای کلی باشد؛ در نتیجه به تبع آن، موجب بالارفتن قیمتها میشود. در همین راستا، افزایش میزان پول و سطح قیمتها به طور معمول موجب ایجاد تورم در کشور میشود. تورم به معنی افزایش پایدار و مستمر در سطح قیمتها است که امکان دارد در ازای افزایش نقدینگی و تورم پول به وجود آمده باشد. بنابراین، براساس نظریه مقداری پول، افزایش نقدینگی میتواند یکی از فاکتورهای موثر و مهم تورم شناخته شود، زیرا افزایش میزان پول میتواند منجر به افزایش قیمتها و در نتیجه ایجاد تورم در کشور شود.
در ادامه بعضی از جنبههای اصلی ارتباط بین نقدینگی و تورم را بررسی میکنیم:
- افزایش نقدینگی و تورم: افزایش نقدینگی (مجموعه پول نقد و داراییهای قابل تبدیل به پول نقد) ممکن است باعث بالا رفتن تورم شود. وقتیکه میزان نقدینگی در گردش افزایش پیدا میکند اما میزان تولید کالا و خدمات افزایشی ندارد، این بالا رفتن نقدینگی میتواند منجر به افزایش قیمتها شود که تحت عنوان تورم تعریف میشود.
- سیاستهای پولی: سیاستهای پولی که از جانب بانک مرکزی اعمال میشوند، تاثیر زیادی بر نقدینگی و همینطور بر تورم دارند. افزایش نرخ بهره یا افزایش میزان چاپ پول از طرف بانک مرکزی به افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم منجر میشود.
- تورم و نقدینگی کلان: تورم اغلب با بالارفتن نقدینگی کلان (پول نقد و داراییهای قابل تبدیل به پول نقد) همراه است. افزایش نقدینگی کلان میتواند اثرات مثبت و منفی زیادی بر اقتصاد بگذارد، اما در شرایطی که تقاضا برای کالاها و خدمات همچنان به قوت خود باقی باشد، این امر میتواند منجر به تورم شود.
نقدینگی چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
نقدینگی به همان میزان که اهرم کمکی برای رشد تولید در چارچوب سیاستهای پولی و مالی است، امکان دارد که اقتصاد یک کشور را نیز با بحرانهایی مواجه کند. به همین دلیل، کنترل نقدینگی یکی از اصلیترین و حساسترین وظایف بانکهای مرکزی و دولتها است. زیرا اگر مقدار تولیدات کشور با میزان نقدینگی تناسب نداشته باشد، چرخهای اقتصاد آن کشور بهکندی پیش خواهند رفت و با مشکلاتی روبرو میشوند. از طرف دیگر اگر نقدینگی کافی در یک کشور وجود نداشته باشد، سطح توان مالی افراد، تقاضا و همچنین تولید کاهش پیدا میکند، زیرا افراد توانایی خرید کالاها و خدمات را ندارند.
در هر دو صورت تولیدات کشور با چالشهای زیادی مواجه میشود و معمولا بانکهای مرکزی با تولید یا کنترل و هدایت نقدینگی از این موارد پیشگیری به عمل میآورند. از سوی دیگر اگر بانک مرکزی مستقل از دولت باشد، دولت نیز به نوبه خود میتواند بهعنوان یک دستیار، قوانینی همسو و مکمل با سیاستهای بانک مرکزی را وضع کرده تا تورم یا رکود، با سرعت بیشتری از میان رفته و اثرات مخرب کمتری در لایههای مختلف جامعه ایجاد کند. اما در صورت عدم استقلال بانک مرکزی از دولت و همچنین در صورت وجود کسری بودجه پایدار، خود نهاد دولت میتواند یکی از بازیگران مخرب کنترل نقدینگی در کشور باشد.
ارتباط تنگاتنگ میزان نقدینگی و تورم در هر کشور
در نوشته بالا در مورد اینکه نقدینگی چیست و همچنین در مورد پایه پولی، شبه پول، عرضه پولی، تفاوت میان پایه پولی و نقدینگی و همچنین ارتباط بین نقدینگی و تورم نیز صحبت کردیم. همانطور که مشاهده کردید اگر میزان نقدینگی در یک کشور افزایش پیدا کند، تورم نیز با افزایش روبرو میشود. همچنین بالا رفتن میزان تولید درون مرزی در هرکشور میتواند موجب پیشگیری از تورم شود. با توجه به ارتباط تنگاتنگ بین نقدینگی و تورم، سیاستهای پولی اعمال شده از طرف بانک مرکزی و دولت میتوانند تاثیر زیادی بر کنترل یا از کنترل خارج شدن تورم در هر کشور داشته باشند. امیدواریم از این مطلب، استفاده لازم را برده باشید. نظرات و پیشنهادات خود را از طریق بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.