در گذشته، نقش مدیران توسعه پایدار به امور ظاهری و اعتبارآفرینی برای سازمانها محدود میشد. این مدیران معمولاً بر روی فعالیتهایی تمرکز داشتند که بیشتر جنبههای ظاهری و تبلیغاتی داشتند. اما امروزه، این نقش به طرز چشمگیری تغییر کرده است. مدیران توسعه پایدار اکنون به طور فزایندهای با سرمایهگذاران در تعامل هستند و در فرآیند تعیین استراتژیهای کلان شرکتها نقش مهمی ایفا میکنند. این تغییرات نهتنها ناشی از نیاز به حفظ و بهبود اعتبار سازمانها، بلکه به دلیل فشارهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی نیز میباشد.
در حال حاضر، بسیاری از مدیران توسعه پایدار از تمرکز صرف بر پیامرسانی فاصله گرفته و به معنای واقعی کلمه مسائل مربوط به محیطزیست، جامعه و حاکمیت (ESG) را در استراتژیهای شرکت دخیل میکنند. این تغییر بنیادین نیازمند همکاری نزدیک با سایر اعضای تیم رهبری ارشد و تعامل فعال با سهامداران است. به عبارت دیگر، مدیران توسعه پایدار دیگر تنها ناظرانی بر فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی نیستند، بلکه به عنوان مشاوران کلیدی در فرآیند تصمیمگیریهای استراتژیک شناخته میشوند. در ادامه این نوشته از وبلاگ توسعه کسب و کار اکوبا، به عواملی که این تحول اساسی در نقش مدیران توسعه پایدار را تسریع میکند، پرداخته و نتایج یک تحقیق معتبر را بررسی خواهیم کرد.
دو عامل مهم در تحول نقش مدیران توسعه پایدار
ابتدا به بررسی دو عاملی میپردازیم که تاثیری مهم در تحول نقش مدیران توسعه پایدار ایفا میکنند.
۱. پذیرش توسط مدیران و سهامداران
امروزه، سهامداران و مدیران به طور فزایندهای درک میکنند که نقش مدیران توسعه پایدار در بهبود عملکرد مالی شرکتها، یک عامل حیاتی محسوب میشود. با این تفاسیر، پذیرش این نقش در سازمانها با موانع کمتری مواجه است و این رویکرد در تکامل بنیادین نقش مدیران توسعه پایدار بسیار مؤثر است. به عنوان مثال، تحقیقات نشان دادهاند که شرکتهایی که به مسائل ESG توجه بیشتری دارند، معمولاً عملکرد مالی بهتری را تجربه میکنند. این امر باعث شده تا مدیران و سهامداران به اهمیت این نقش پی ببرند و در نتیجه، فضای مناسبتری برای فعالیتهای مدیران توسعه پایدار فراهم شود.
۲. فشار عمومی بر ضرورت وجود این نقش
در ایالات متحده و دیگر کشورهای پیشرفته، شاهد یک واکنش سیاسی رو به گسترش هستیم که به سرمایهگذارانی که مسائل ESG را در تصمیمگیریهای خود لحاظ میکنند، مربوط میشود. برخی از راستگرایان معتقدند که این رویکرد به تقویت سیستم سرمایهداری کمک میکند، در حالی که برخی چپگرایان آن را واکنشی ناکافی به چالشهای جهانی میدانند. این موضوع موجب تغییر تمرکز نقش مدیران توسعه پایدار از روابط عمومی به تعامل مستقیمتر با سهامداران و سرمایهگذاران کلیدی شده است. به عنوان مثال، در سالهای اخیر، سرمایهگذاران بیشتری به دنبال اطلاعات شفاف و قابل اعتماد درباره عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی شرکتها هستند و این امر فشار بیشتری بر مدیران توسعه پایدار ایجاد کرده است.
چرا باید دیدگاهمان را درباره نقش مدیران توسعه پایدار حرفهایتر کنیم؟
تا به امروز، در مورد نیاز به حرفهایسازی و رسمیت بخشیدن به نقش مدیران توسعه پایدار، گفتوگوهای بنیادین کمی انجام شده است. در عوض، توصیههای مبهمی وجود دارد که مدیران توسعه پایدار باید مسئولیت تمامی تعاملات با سهامداران و حتی نوآوریها و فرهنگ سازمانی را بر عهده بگیرند. این موضوع باعث شده که نقش مدیریت توسعه پایدار به یک مفهوم کلی و مبهم تبدیل شود و انتظارات از این نقش هم ناهمگون و هم اغراقشده باشد.
شرکتها باید به دنبال ایجاد یک چارچوب واضح و مشخص برای نقش مدیران توسعه پایدار باشند. این چارچوب باید شامل تعریف دقیق مسئولیتها، اهداف و انتظارات باشد تا مدیران بتوانند به طور مؤثری در تحقق اهداف سازمانی مشارکت کنند. به همین دلیل، بسیاری از شرکتها برای توسعه کسبوکار خود به مشاوران متخصص در این زمینه متکی هستند. شما نیز میتوانید با استفاده از خدمات آژانس اکوبا، تجربهای از رشد مستمر و پایدار را در کسبوکار خود داشته باشید.
بیشتر بدانید: CRM چیست؟
نتایج یک تحقیق: نگاه به نقش مدیران توسعه پایدار
تحقیقی که در سال ۲۰۱۸ توسط آلیسون انجام شد، محدودیتهای مهمی را در نقش مدیران توسعه پایدار شناسایی کرد. این محدودیتها شامل عدم گسترش متوازن در بخشهای مختلف، فقدان شفافیت در این نقش و دسترسی ناکافی به قدرت و منابع بود. اما خبر خوب این است که این موانع با پیشرفتهایی که در حال حاضر در حال وقوع است، در حال برطرف شدن هستند.
ما اخیراً با ۲۹ مدیر توسعه پایدار از صنایع و کشورهای مختلف مصاحبه کردیم و همچنین با ۳۱ سرمایهگذار در این زمینه به بحث و گفتگو پرداختیم. نتایج نشاندهنده تغییر قابل توجهی در اختیارات و تمرکز نقش مدیران توسعه پایدار است. یکی از وجوه مشهود این تغییر، افزایش حضور مدیران توسعه پایدار در جلسات با سرمایهگذاران است که این موضوع مورد استقبال سرمایهگذاران نیز قرار گرفته است. این تغییر نشاندهنده یک تحول عمیق در نحوه نگرش به نقش مدیران توسعه پایدار است و میتواند به بهبود عملکرد کلی شرکتها کمک کند.
مطالعه بیشتر: توانایی در مدیریت بودجه
چهار تغییر اساسی در نقش مدیران توسعه پایدار
در این مقاله، چهار تغییر اساسی در نقش مدیران توسعه پایدار را بررسی میکنیم:
۱.مدیران توسعه پایدار باید در تعیین جهتدهی سرمایه و استراتژی دخیل باشند.
۲.بیشتر و واقعگرایانهتر بر تعامل با سهامداران متمرکز شوند.
۳.با سرمایهگذاران تعامل کاملتری داشته باشند.
۴.با منابع و دانش مدیریت پایدار در تمامی سازمان، شامل مسئولین اجرایی و تیم مدیریت ارشد، مورد پشتیبانی قرار گیرند.
۱. نقش مدیران توسعه پایدار در تعیین استراتژی و سرمایهگذاری
نقش مدیران توسعه پایدار ریشه در مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) دارد و بسیاری از آنها حرفه خود را در این زمینه آغاز کردهاند. هدف از CSR، نمایش شرکتها به عنوان شهروندانی مسئول و مشارکتجو است. فعالیتهای معمولی که تحت هدایت مدیران توسعه پایدار قرار دارند شامل بازیافت، کاهش ضایعات، مصرف انرژی سازگار با محیط زیست و برنامههای داوطلبانه کارکنان میباشد. با این حال، باید توجه داشت که ارتباط میان این فعالیتها و استراتژی شرکت و جهتدهی سرمایهگذاری باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
مدیران توسعه پایدار باید به این نکته توجه کنند که فعالیتهای آنها تنها به عنوان اقدامات جانبی نباید در نظر گرفته شود، بلکه باید به عنوان بخشی از استراتژی کلی کسبوکار و اهداف مالی شرکت در نظر گرفته شوند. این رویکرد میتواند به ایجاد یک تصویر مثبت از شرکت در چشم سرمایهگذاران و مشتریان کمک کند و در نهایت به بهبود عملکرد مالی منجر شود. به همین خاطر، مدیران باید به طور مداوم با تیمهای مالی و استراتژیک همکاری کنند تا اطمینان حاصل کنند که اهداف ESG به طور همزمان با اهداف مالی دنبال میشوند.
مطالعه بیشتر: دستورالعمل ها و استراتژی های برندینگ
۲. ارتباط مدیران توسعه پایدار و سهامداران
اگر استراتژی را به عنوان هنر انتخاب کارهایی که نباید انجام داد تعریف کنیم، نقش مدیران توسعه پایدار به طور طبیعی به سمت استراتژیک شدن پیش میرود. این مدیران به شناسایی و توجه به مسائل ESG کمک میکنند که بر عملکرد مالی یک سازمان و دامنه ریسک آن تأثیرگذار است. این رویکرد به سازمانها کمک میکند تا بر مواردی تمرکز کنند که برای خلق ارزش بلندمدت اهمیت بیشتری دارد.
مدیران توسعه پایدار باید به دنبال ایجاد یک پل ارتباطی مؤثر میان سهامداران و سازمان باشند. این ارتباط میتواند شامل برگزاری جلسات منظم، ارائه گزارشهای شفاف و بهروز درباره عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی شرکت، و ایجاد کانالهای ارتباطی برای دریافت بازخورد از سهامداران باشد. این اقدامات میتوانند به افزایش اعتماد سهامداران به مدیریت و بهبود رابطه میان آنها و شرکت کمک کنند. همچنین، مدیران میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین، مانند پلتفرمهای دیجیتال، ارتباطات خود را تقویت کرده و به راحتی اطلاعات و دادهها را با سهامداران به اشتراک بگذارند.
۳. رهبرانی واقعگرا در نقش مدیران توسعه پایدار
تغییر تمرکز نقش مدیران توسعه پایدار از مسئولیت اجتماعی خوشجلوه به سمت ارزشآفرینی پایدار نیازمند رهبرانی واقعگرا است که واقعیتها را همانگونه که هستند ببینند. شرکتها نیازمند بحثهای دقیقتری درباره سنجش و مسائل مرتبط با منافع سهامداران و موضوعات محیطزیستی، اجتماعی و حاکمیتی هستند.
رهبران در این حوزه باید توانایی شناسایی چالشها و فرصتها را داشته باشند و بتوانند به طور مؤثری با ذینفعان مختلف ارتباط برقرار کنند. این رهبران باید به دنبال ایجاد یک فرهنگ سازمانی باشند که در آن تمامی اعضای تیم به اهمیت مسائل توسعه پایدار و تأثیر آن بر موفقیت کلی سازمان پی ببرند. در این راستا، آموزش و توسعه مهارتهای لازم برای تمامی کارکنان، از جمله مدیران ارشد، ضروری است. برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی میتواند به افزایش آگاهی و توانمندیهای کارکنان کمک کند و آنها را برای پیادهسازی اهداف توسعه پایدار آمادهتر کند.
۴. به رسمیت شناختن منافع شرکت
به رسمیت شناختن منفعت شرکت گامی به سمت حل مشکلات قدیمی در نقش مدیریت توسعه پایدار است. شرکتها باید توجه بیشتری به تأثیرات محصولاتشان بر سلامت روانی و دموکراسی داشته باشند و نه فقط بر روی انرژیهای تجدیدپذیر. این امر نیازمند یک رویکرد جامع و یکپارچه به مسائل توسعه پایدار است که در آن تمامی جنبههای کسبوکار در نظر گرفته شود.
مدیران توسعه پایدار باید به این نکته توجه کنند که منافع شرکت و منافع اجتماعی و محیطزیستی میتوانند همزمان وجود داشته باشند. به عنوان مثال، یک شرکت میتواند با بهبود فرآیندهای تولید خود، نه تنها به کاهش هزینهها کمک کند، بلکه تأثیرات مثبت زیستمحیطی نیز داشته باشد. این رویکرد میتواند به ایجاد یک تصویر مثبت از شرکت در چشم مشتریان و سرمایهگذاران کمک کند.
چالشها و فرصتهای پیش روی مدیران توسعه پایدار
در ادامه چالشها و فرصتهایی را که مدیران توسعه پایدار با آنها روبرو هستند را بهطور کامل بررسی میکنیم.
۱. چالشهای فرهنگی و سازمانی
یکی از بزرگترین چالشهایی که مدیران توسعه پایدار با آن روبرو هستند، مقاومت فرهنگی درون سازمان است. بسیاری از سازمانها به طور سنتی بر روی سودآوری کوتاهمدت تمرکز دارند و ممکن است نسبت به تغییرات فرهنگی که به سمت توسعه پایدار میرود، مقاومت نشان دهند. برای غلبه بر این چالش، مدیران توسعه پایدار باید به دنبال تقویت فرهنگ سازمانی باشند که در آن توسعه پایدار به عنوان یک اولویت استراتژیک شناخته شود. این کار میتواند شامل ایجاد برنامههای آموزشی، برگزاری کارگاههای تعاملی و ترویج داستانهای موفقیت در زمینه توسعه پایدار باشد.
۲. فرصتهای نوآوری و رشد
مدیران توسعه پایدار همچنین با فرصتهای زیادی برای نوآوری و رشد مواجه هستند. به عنوان مثال، شرکتها میتوانند با سرمایهگذاری در فناوریهای سبز و پایدار، نه تنها به کاهش تأثیرات منفی زیستمحیطی کمک کنند، بلکه میتوانند به عنوان پیشگامان در بازارهای جدید شناخته شوند. این نوآوریها میتوانند شامل توسعه محصولات جدید، بهینهسازی فرآیندهای تولید و استفاده از منابع تجدیدپذیر باشند. با توجه به افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات پایدار، مدیران توسعه پایدار باید به دنبال شناسایی و بهرهبرداری از این فرصتها باشند.
بازاندیشی در نقش مدیران توسعه پایدار و سه توصیه مهم
بازاندیشی در نقش مدیران توسعه پایدار به معنای انکار فشار سهامداران نیست، بلکه نشاندهنده این است که هیچ شرکتی نمیتواند تمامی تعاملات سهامداران را به یک سطح ثابت مدیریت کند. شرکتهای پیشرو تمایل دارند مهارتهای خود را در مواجهه با گروههای سهامداری که برای مدل کسبوکارشان حیاتی هستند، ارتقاء دهند.
۱. مهارت تعامل را جدی بگیرید
مدیران توسعه پایدار نیازمند مهارتهای تعامل هستند، اما باید این مهارتها را به شیوهای استراتژیک و متمرکز اعمال کنند. اولویتبندی افراد برای تعامل میتواند خروجی بهتری به همراه داشته باشد. این مدیران باید به دنبال شناسایی نیازهای خاص هر گروه از سهامداران باشند و بر اساس آنها استراتژیهای ارتباطی خود را تنظیم کنند.
۲. گفتوگوی صحیح
افزایش علاقه سرمایهگذاران به مدیریت توسعه پایدار، نیروی محرکی برای تضمین قدرت نفوذ و اثرگذاری مدیران توسعه پایدار است. این موضوع ضرورت شکلگیری یک گفتوگوی صحیح میان مدیران توسعه پایدار و سایر افراد کلیدی سازمان را نمایان میسازد. مدیران باید به دنبال ایجاد یک فرهنگ گفتوگو در سازمان باشند که در آن تمامی اعضای تیم بتوانند نظرات و ایدههای خود را آزادانه بیان کنند.
۳. مشارکت در مدیریت توسعه پایدار
شرکتها دیگر نیاز ندارند سرمایهگذاران را تحت فشار بگذارند تا در مدیریت توسعه پایدار مشارکت کنند؛ سرمایهگذاران خود به این موضوع تمایل نشان میدهند. این مشارکت نقش مدیران توسعه پایدار را پررنگتر کرده و موجب سهولت در اجرای برنامههایشان میشود. مدیران باید به دنبال ایجاد فرصتهایی برای سرمایهگذاران باشند تا بتوانند در فرآیند تصمیمگیریهای کلیدی مشارکت کنند.
ارتقاء مدیران توسعه پایدار به هیئت مدیره
افزایش جایگاه و توجه به نقش مدیران توسعه پایدار، به اندازه تلاشهای کلی توسعه پایدار در شرکت حیاتی است. اگرچه هیئت مدیرهها به تدریج مهارتهای خود را گسترش میدهند، اما همچنان نیاز به بهبود وجود دارد. مدیران توسعه پایدار باید در فرآیند تصمیمگیریهای کلیدی هیئت مدیره مشارکت داشته باشند و به عنوان مشاوران کلیدی در زمینه مسائل ESG شناخته شوند.
مطالعه بیشتر: استراتژی بریک اوت
پیشنهاد به مدیران: برای اهداف توسعه پایدار، پاداش مناسب در نظر بگیرید
اگرچه برخی از شرکتها دستیابی به اهداف ESG را با پاداش همراه میکنند، اما در اکثر موارد، اهداف از ارزشآفرینی مجزا شده و پاداشها بیشتر به امور اجرایی تعلق میگیرد. این امر میتواند منجر به عدم انگیزه کافی برای مدیران توسعه پایدار شود.
برای تعیین صحیح پاداش، نیاز است که مدیران توسعه پایدار با مدیرعامل و مدیر امور مالی کار کنند تا مشخص کنند کدام مسائل توسعه پایدار برای ارزشآفرینی شرکت حیاتی هستند. اینگونه و با تعیین صحیح پاداش برای نقش مدیران توسعه پایدار، مانند سایر واحدها، امور به نحو منطقی مدیریت میشود.
به نقش مدیران توسعه پایدار در موفقیت کسب و کار توجه ویژه داشته باشید!
مدیران توسعه پایدار باید درک عمیقی از فرآیند ارزشآفرینی شرکت داشته باشند و به شکل فعال در تحولات کسبوکار مشارکت کنند. همکاری با سایر مدیران ارشد، نظیر مدیر امور مالی و مدیران منابع انسانی، ضروری است. مدیران توسعه پایدار، با مشارکت کامل در جلسات با سرمایهگذاران، به تضمین این موضوع کمک میکنند که بازار به دقت فعالیتهای توسعه پایدار شرکت را ارزیابی کند.
پیشنهاد میشود که نقش مدیران توسعه پایدار را به سه شیوه تغییر دهید: آنها را در تعیین جهتدهی سرمایهگذاری و استراتژی مشارکت دهید، تعاملاتشان با سهامداران را بهینه کنید و آنها را با منابع و دانش کافی پشتیبانی کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره در رابطه با تاثیرگذاری هرچه بیشتر مدیران توسعه پایدار در سازمان خود با مشاورین و متخصصین تیم توسعه کسب و کار اکوبا تماس بگیرید. همین حالا برای دریافت مشاوره رایگان با کارشناسان اکوبا اقدام کنید. امیدواریم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد. لطفا سوالات، نظرات و پیشنهادات خود را در بخش دیدگاههای این نوشته با ما در میان بگذارید.
منبع مقاله:
https://hbr.org/2023/07/the-evolving-role-of-chief-sustainability-officers