چقدر با مفهوم و انواع ساختار سازمانی آشنایی دارید؟ ساختار سازمانی به عنوان یک سیستم تعریف میشود که نحوه هدایت و سازماندهی فعالیتهای خاص را به منظور دستیابی به اهداف تعیینشده یک سازمان مشخص میکند. این فعالیتها شامل قوانین، نقشها و مسئولیتهای مختلفی است که به هر یک از اعضای سازمان واگذار میشود. ساختار سازمانی همچنین تعیینکننده جریان اطلاعات بین سطوح مختلف درون شرکت است. در یک ساختار متمرکز، تصمیمگیریها معمولاً از سطوح بالاتر به سطوح پایینتر منتقل میشوند، به این معنا که مدیران ارشد قدرت و مسئولیت تصمیمگیری را در دست دارند. برعکس، در یک ساختار غیرمتمرکز، قدرت تصمیمگیری بین سطوح مختلف سازمان توزیع میشود و این بدین معناست که کارکنان در سطوح پایینتر نیز میتوانند در فرآیندهای تصمیمگیری مشارکت داشته باشند. وجود یک ساختار سازمانی مناسب به شرکتها این امکان را میدهد که به طور کارآمد و متمرکز به فعالیتهای خود ادامه دهند و در راستای اهداف خود پیش بروند. در این نوشته از وبلاگ مشاوره جهت راه اندازی کسب و کار اکوبا میخواهیم به طور کامل انواع ساختار سازمانی و ویژگیهای هر کدام را معرفی کنیم تا شما بتوانید بهترین و مناسبترین ساختار را با توجه به نوع و نیازهای کسبوکار خود انتخاب کنید.
دلایل اهمیت ساختار سازمانی
ساختار سازمانی به وضوح نحوه هدایت فعالیتهای خاص را برای دستیابی به اهداف سازمانی مشخص میکند. این ساختار به تعریف و تفکیک وظایف و مسئولیتها کمک میکند و از این طریق به بهبود عملکرد کلی سازمان میانجامد. ساختارهای سازمانی موفق به وضوح شغل هر کارمند را تعریف کرده و نشان میدهند که این شغل چگونه در سیستم کلی سازمان جا میگیرد. این تعریف دقیق میتواند به افزایش کارایی و رضایت شغلی کارکنان منجر شود.
در یک ساختار متمرکز، زنجیره فرمان به وضوح مشخص است و تصمیمات به طور مستقیم از مدیران ارشد به سطوح پایینتر انتقال مییابد. در مقابل، ساختارهای غیرمتمرکز به تقریباً هر کارمند سطح بالایی از اختیار و آزادی عمل میدهند و این امر میتواند به نوآوری و خلاقیت بیشتر در سازمان منجر شود.
همچنین انواع مختلفی از ساختارهای سازمانی وجود دارد که شامل ساختارهای عملکردی، تقسیمبندی، فلتارکی و ماتریسی میباشد. هر یک از این ساختارها مزایا و معایب خاص خود را دارند و انتخاب مناسبترین نوع بستگی به نیازها و شرایط خاص سازمان دارد.
وجود یک ساختار مشخص و منظم در سازمان میتواند بهطور قابلتوجهی به بهبود کارایی و افزایش وضوح برای تمامی افراد در هر سطح سازمان کمک کند. این وضوح به کارکنان این امکان را میدهد که وظایف و مسئولیتهای خود را بهخوبی درک کنند و در نتیجه، عملکرد کلی سازمان بهبود یابد.
یک ساختار سازمانی مؤثر باید بهگونهای طراحی شود که هر بخش درون سازمان را متمرکزتر و تولیدیتر نماید. به این ترتیب، هر دپارتمان میتواند با تمرکز بر اهداف خاص خود، به نتایج بهتری دست یابد. رهبران ارشد باید قبل از اتخاذ تصمیم در مورد نوع ساختار سازمانی که برای کسبوکارشان مناسبتر است، به بررسی و تحلیل عوامل مختلفی از جمله اهداف کسبوکار، ویژگیهای صنعت و فرهنگ سازمانی بپردازند. این بررسی دقیق میتواند به انتخاب ساختاری منجر شود که بهترین عملکرد را برای سازمان به ارمغان آورد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد ساختار سازمانی، بهره گیری از خدمات مشاوره برای کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.
درک ساختار سازمانی
سازمانها با اندازهها و اشکال مختلف به شدت از ساختارهای سازمانی بهرهبرداری میکنند. این ساختارها بهطور مشخص یک سلسلهمراتب را در درون سازمان تعریف میکنند.
یک ساختار سازمانی موفق، وظایف و مسئولیتهای هر کارمند را بهطور دقیق مشخص کرده و نحوه ارتباط آنها را با سیستم کلی سازمان تبیین مینماید. این ساختار بهوضوح تعیین میکند که هر فرد چه وظایفی را بر عهده دارد و چگونه میتواند به تحقق اهداف کلی شرکت کمک کند.
این نوع ساختاردهی به سازمان یک نمای بصری و واضح از چگونگی شکلگیری آن و بهترین راههای پیشرفت در راستای تحقق اهدافش ارائه میدهد. معمولاً ساختارهای سازمانی در قالب نمودار یا دیاگرامی مانند هرم نمایش داده میشوند. در این نمودار، اعضای قدرتمندتر و با نفوذتر سازمان در بالای هرم قرار دارند و افرادی که قدرت کمتری دارند، در پایین هرم جای میگیرند. این نوع نمایش، به وضوح سلسلهمراتب و توزیع قدرت در سازمان را به تصویر میکشد.
عدم وجود یک ساختار رسمی و مشخص میتواند برای برخی سازمانها مشکلات و دشواریهایی را بهوجود آورد. در چنین شرایطی، کارکنان ممکن است در تشخیص اینکه به چه کسی باید گزارش دهند، دچار سردرگمی شوند. این عدم وضوح میتواند منجر به ابهام در مورد مسئولیتها و وظایف افراد در سازمان گردد و در نتیجه تأثیر منفی بر کارایی و عملکرد کلی سازمان داشته اشد.
بهطور کلی، داشتن یک ساختار سازمانی واضح و مشخص نه تنها به تسهیل روند کارها و افزایش کارایی کمک میکند، بلکه موجب بهبود ارتباطات درون سازمانی نیز میشود. این امر در نهایت به دستیابی بهتر و مؤثرتر به اهداف سازمانی منجر خواهد شد و به ایجاد یک محیط کاری منسجم و هماهنگ کمک میکند. در ادامه این نوشته به معرفی انواع ساختار سازمانی میپردازیم.
ساختارهای سازمانی متمرکز در مقابل غیرمتمرکز
انواع ساختار سازمانی بهطور کلی به دو نوع متمرکز و غیرمتمرکز تقسیم میشود. سازمانها بهطور سنتی با رهبری متمرکز و زنجیره فرمان مشخصی ساختاربندی شدهاند. بهعنوان مثال، ارتش یکی از سازمانهایی است که به دلیل ساختار بسیار متمرکز و سلسلهمراتب طولانی و دقیقی که دارد، شناخته شده است. در این سیستم، مسئولیتهای هر نقش بهوضوح تعریف شده و نقشهای زیردست معمولاً به راهنمایی و دستورالعملهای مقامات بالاتر وابسته هستند. این نوع ساختار به سازمانها کمک میکند تا تصمیمات سریع و کارآمدی اتخاذ کنند.
نوع بعدی از انواع ساختار سازمانی، ساختار سازمانی غیرمتمرکز است. در یک ساختار سازمانی غیرمتمرکز، افراد بیشتری در فرآیند تصمیمگیری نقش دارند. در این نوع ساختار، مدیران میانرده و پایینرده، همچنین کارکنان عادی، در امور جاری سازمان تأثیر بیشتری دارند و میتوانند در اتخاذ تصمیمات مشارکت کنند. این رویکرد به کارکنان این امکان را میدهد که نظرات و ایدههای خود را مطرح کرده و در شکلدهی به سیاستها و فرآیندهای سازمان نقش فعالتری ایفا کنند.
در سالهای اخیر، شاهد افزایش تعداد سازمانهای غیرمتمرکز بودهایم. این رویکرد بهویژه در میان استارتاپهای فناوری محبوبیت یافته است، زیرا به آنها این امکان را میدهد که سریع، چابک و قابلانطباق باقی بمانند. در این نوع ساختار، تمامی اعضای تیم میتوانند ایدههای خود را به اشتراک بگذارند و در فرآیند تصمیمگیری مشارکت کنند.
شرکت جانسون و جانسون بهعنوان یک نمونه بارز از ساختار غیرمتمرکز شناخته میشود. این شرکت بزرگ با داشتن واحدهای تجاری و برندهای متعدد که در صنایع مختلف فعالیت میکنند، به هر یک از این واحدها اجازه میدهد تا بهطور مستقل عمل کنند. این نوع ساختار به آنها این امکان را میدهد که به نیازهای خاص بازار پاسخ دهند و از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند.
همچنین، اسپاتیفای یکی دیگر از شرکتهای معروف است که به کارکنان خود سطح بالایی از آزادی عمل میدهد. این شرکت بهخاطر فرهنگ سازمانی خود که بر اساس اعتماد و توانمندسازی کارکنان بنا شده، شناخته میشود.
بهطور کلی، ساختارهای غیرمتمرکز در حال تبدیل شدن به یک روند رایج در دنیای امروز هستند و بهویژه در میان استارتاپهای فناوری محبوبیت دارند. هرچند که سلسلهمراتبهای داخلی معمولاً در شرکتهای غیرمتمرکز وجود دارند، مانند اینکه مدیر عامل عملیاتی در سطح بالاتری نسبت به یک همکار تازهوارد فعالیت میکند، اما تیمها توانمند شدهاند تا تصمیمات خود را اتخاذ کنند و به بهترین نتیجه برسند. این نوع ساختار به سازمانها کمک میکند تا به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند و از نوآوری بیشتری برخوردار شوند.
انواع ساختار سازمانی
در دنیای سازمانها، چهار نوع ساختار سازمانی رایج وجود دارد که معمولاً بهمنظور بهینهسازی عملکرد و افزایش کارایی پیادهسازی میشوند. در زیر انواع ساختار سازمانی را به تفصیل توضیح میدهیم.
ساختار عملکردی
اولین و رایجترین نوع از انواع ساختار سازمانی، ساختار عملکردی است. این نوع ساختار همچنین بهعنوان ساختار بوروکراتیک شناخته میشود. در این ساختار، شرکت بر اساس تخصص و مهارتهای نیروی کار خود تقسیمبندی میشود.
بسیاری از کسبوکارهای کوچک و متوسط بهدلیل سادگی و کارایی، از ساختار عملکردی بهره میبرند. در این روش، شرکت به دپارتمانهای مختلفی نظیر بازاریابی، فروش و عملیات تقسیم میشود که هر یک وظایف خاص خود را دارند. این تقسیمبندی به کارکنان کمک میکند تا وظایف خود را بهوضوح درک کنند و به بهبود عملکرد کلی سازمان منجر میشود.
ساختار تقسیماتی یا چندتقسیمی
نوع دیگری از انواع ساختار سازمانی، ساختار تقسیماتی یا چندتقسیمی (M-Form) است که معمولاً در شرکتهای بزرگ با واحدهای تجاری متعدد مشاهده میشود. شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند، تیم رهبری خود را بر اساس محصولات، پروژهها یا زیرمجموعههایی که در آن فعالیت میکنند، سازماندهی میکنند.
بهعنوان مثال، جانسون و جانسون نمونهای بارز از این ساختار است. این شرکت هزاران محصول و خط تجاری دارد و بهگونهای طراحی شده است که هر واحد تجاری بهعنوان یک شرکت مستقل با رئیس خود عمل کند. این ساختار به هر واحد این امکان را میدهد که بهطور مستقل تصمیمگیری کند و به اهداف خاص خود دست یابد.
علاوه بر این، واحدهای تقسیماتی ممکن است بهصورت جغرافیایی نیز مشخص شوند. بهعنوان مثال، یک شرکت جهانی ممکن است دارای واحد تقسیماتی آمریکای شمالی و واحد تقسیماتی اروپا باشد که به نیازهای خاص هر بازار پاسخ میدهند.
ساختار مبتنی بر تیم
یکی دیگر از انواع ساختار سازمانی، ساختار مبتنی بر تیم است. سازمانهای مبتنی بر تیم به گروههای نزدیک و متعهدی از کارکنان تقسیم میشوند که به اهداف و عملکردهای خاصی خدمت میکنند. این ساختار مشابه ساختارهای تقسیماتی یا عملکردی است، اما هر تیم بهعنوان یک واحد مستقل عمل میکند و شامل رهبران و کارکنان است. این نوع ساختار به اعضای تیم این امکان را میدهد که بهطور مشترک بر روی پروژهها کار کنند و از تخصصهای مختلف بهرهبرداری کنند، که میتواند به افزایش نوآوری و کارایی منجر شود.
ساختار مسطح (Flatarchy)
ساختار مسطح یا افقی نوعی دیگر از انواع ساختار سازمانی است که به آن Flatarchy نیز گفته میشود و در بسیاری از استارتاپها و شرکتهای نوپا به کار میرود. این نوع ساختار بهطور قابلتوجهی سلسلهمراتب و زنجیره فرمان را کاهش میدهد و به کارکنان استقلال بیشتری میدهد. شرکتهایی که از این نوع ساختار استفاده میکنند، معمولاً سرعت بالایی در پیادهسازی ایدهها و تصمیمات دارند، زیرا فرآیندهای تصمیمگیری بهسادگی و با مشارکت تمامی اعضای تیم انجام میشود.
ساختار ماتریسی
ساختار ماتریسی یکی از پیچیدهترین انواع ساختار سازمانی است که کمترین میزان استفاده را دارد. در این ساختار، کارکنان تحت نظارت سرپرستان و واحدهای مختلف قرار میگیرند و ممکن است در چندین دپارتمان فعالیت کنند.
بهعنوان مثال، یک کارمند در یک شرکت ماتریسی ممکن است وظایفی در هر دو بخش فروش و خدمات مشتری داشته باشد. این نوع ساختار میتواند به افزایش همکاری و ارتباطات بین دپارتمانها کمک کند، اما همچنین ممکن است به سردرگمی و تضاد در مسئولیتها منجر شود.
ساختار دایرهای
نوع بعدی از انواع ساختار سازمانی، ساختار دایرهای نام دارد. ساختار دایرهای بهطور کلی سلسلهمراتبی است، اما بهدلیل قرار دادن کارکنان و مدیران سطح بالاتر در مرکز سازمان و حلقههای هممرکز که به سمت بیرون گسترش مییابند، به این نام شناخته میشود.
این نوع سازماندهی بهمنظور تشویق ارتباطات باز و همکاری میان سطوح مختلف طراحی شده است. در این ساختار، هر حلقه نمایانگر یک سطح از کارکنان است و ارتباطات میان سطوح مختلف بهراحتی برقرار میشود.
ساختار شبکهای
ساختار شبکهای نوعی دیگر از انواع ساختار سازمانی است که به سازماندهی پیمانکاران و فروشندگان شخص ثالث برای انجام وظایف کلیدی اشاره دارد. در این نوع ساختار، معمولاً یک دفتر مرکزی کوچک وجود دارد که با دفاتر ماهوارهای پراکنده در مناطق مختلف جغرافیایی همراه است. وظایف کلیدی ممکن است به شرکتها و مشاوران دیگر برونسپاری شوند. این نوع ساختار به شرکتها این امکان را میدهد که بر روی فعالیتهای اصلی خود تمرکز کنند و در عین حال از تخصصهای خارجی بهرهبرداری کنند.
در نهایت، انتخاب ساختار مناسب از میان انواع ساختار سازمانی بستگی به نوع فعالیت، اندازه و اهداف شرکت دارد. هر یک از این ساختارها مزایا و چالشهای خاص خود را دارند و باید با دقت مورد بررسی قرار گیرند تا بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
عوامل مؤثر در انتخاب نوع ساختار سازمانی
در بخش قبل انواع ساختار سازمانی را معرفی کردیم. انتخاب ساختار سازمانی بهینه برای شرکت شما یک تصمیم استراتژیک و حیاتی به شمار میآید. ساختاری که شما انتخاب میکنید تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام کارها، سرعت انطباق و تغییرات، و همچنین سهولت در همکاری بین تیمها خواهد داشت.
۱.اندازه و مرحله شرکت
شرکتهای نوپا و کوچک معمولاً در مراحل اولیه فعالیت خود از یک ساختار مسطح استفاده میکنند. این انتخاب به دلیل اهمیت سرعت و انعطافپذیری در این مرحله است. با این حال، به مرور زمان و با رشد سازمان، وجود برخی از سلسله مراتب برای اطمینان از حاکمیت مؤثر و تصمیمگیری صحیح ضروری خواهد بود. در این مرحله، ساختارهای سنتیتری مانند مدلهای عملکردی یا تقسیماتی ممکن است به کار گرفته شوند تا نیازهای جدید سازمان را برآورده کنند.
۲.صنعت و مدل کسبوکار
صنایع مختلف به ساختارهای متفاوتی تمایل دارند. بهعنوان مثال، شرکتهای تولیدی معمولاً از ساختار تقسیماتی استفاده میکنند که با خطوط تولید مختلف هماهنگ است. از سوی دیگر، شرکتهای مشاوره و خدمات حرفهای بیشتر به سمت مدلهای پروژهمحور گرایش دارند. همچنین، شرکتهای خردهفروشی و مهماننوازی معمولاً ساختار عملکردی را به دلیل نیاز به کارایی و هماهنگی در ارائه خدمات ترجیح میدهند.
۳. استراتژی و اهداف
ساختار سازمانی شما باید بهطور کامل از استراتژی و اهداف کلی شرکت حمایت کند و با آنها همراستا باشد. بهعنوان مثال، اگر گسترش بینالمللی یکی از اولویتهای اصلی شما باشد، یک ساختار تقسیماتی جغرافیایی ممکن است بهینهترین گزینه باشد. در مقابل، اگر نوآوری در محصولات در کانون توجه قرار دارد، استفاده از مدلهای ماتریسی یا مبتنی بر تیم میتواند به بهبود عملکرد و خلاقیت کمک کند.
۴. نیاز به همکاری در مقابل کارایی
از میان انواع ساختار سازمانی، برخی از آنها، مانند مدلهای ماتریسی و مبتنی بر تیم، سطوح بالایی از همکاری بینوظیفهای را تسهیل میکنند که برای توسعه محصولات یا راهحلهای پیچیده بسیار حیاتی است. با این حال، این ساختارها ممکن است روند تصمیمگیری را کند کنند و موجب بروز چالشهایی در مدیریت زمان شوند. در عوض، ساختارهای عملکردی کارایی و برتری عملکردی را ترویج میکنند، اما ممکن است منجر به ایجاد سیلوها و محدودیت در تبادل اطلاعات شوند. در نهایت، ساختار ایدهآل باید نیازهای سازمان را برای همکاری و کارایی بهخوبی متعادل کند.
۵.فرهنگ و فلسفه رهبری
فرهنگ غالب و فلسفه رهبری در سازمان نیز از عوامل تعیینکننده در انتخاب بین انواع ساختار سازمانی به شمار میآید. اگر فرهنگ سازمان به خودمختاری و چابکی ارزش قائل باشد، یک ساختار مسطح و غیرمتمرکز میتواند گزینه مناسبی باشد. برعکس، فرهنگی که به رویکردهای از بالا به پایین و سلسلهمراتبی تمایل دارد، با مدلهای عملکردی سنتی همراستا خواهد بود.
با توجه به این معیارها و ارزیابی دقیق آنها، میتوان به انتخاب ساختاری دست یافت که بهترین حمایت را از اهداف سازمانی به عمل آورد. لازم به ذکر است که ساختارها میتوانند با رشد شرکت و تغییر استراتژیها نیز تکامل یابند. بسیاری از سازمانها ممکن است از ترکیبی از مدلهای مختلف متناسب با نیازهای خاص خود استفاده کنند تا به بهترین نتایج دست یابند.
پس از تصمیمگیری درباره انواع ساختار سازمانی و انتخاب از میان آنها، گام بعدی پیادهسازی مؤثر آن است. طراحی سازمانی یک پروژه بزرگ و پیچیده است، بنابراین پیروی از بهترین شیوههای اثباتشده و مشاوره با کارشناسان میتواند به تسهیل این فرآیند کمک کند و اطمینان حاصل کند که ساختار انتخابی بهخوبی در سازمان پیادهسازی میشود.
از میان انواع ساختار سازمانی، بهترین نوع چیست؟
هیچ ساختار سازمانی واحد و مشخصی وجود ندارد که بتوان آن را بهعنوان بهترین گزینه معرفی کرد. انتخاب ساختار مناسب به ماهیت شرکت و صنعتی که در آن فعالیت میکند، بستگی دارد. بنابراین شما باید با بررسی نیازهای خود و همچنین اشراف کامل بر انواع ساختار سازمانی بهترین نوع را برای پیشبرد اهداف خود انتخاب و پیادهسازی کنید.
ساختار سازمانی مناسب، کارایی شما را به میزان زیادی افزایش میدهد
در نوشته بالا انواع ساختار سازمانی را بررسی کردیم. رشتههای علمی و تحقیقاتی متعددی وجود دارند که به بررسی چگونگی بهینهسازی و ساختاردهی مؤثر سازمانها پرداختهاند. این رشتهها به دنبال یافتن راهکارهایی هستند که به سازمانها کمک کنند تا به بالاترین سطح کارایی و بهرهوری دست یابند. رهبران ارشد سازمانها باید پیش از اتخاذ تصمیم در مورد نوع ساختار سازمانی که برای کسبوکارشان مناسب است، به مجموعهای از عوامل کلیدی توجه کنند. این عوامل شامل اهداف و چشماندازهای کسبوکار، نوع صنعت مربوطه و همچنین فرهنگ سازمانی میشوند.
بهطور کلی، انتخاب ساختار سازمانی باید با دقت و بر اساس تحلیلهای دقیق انجام شود تا اطمینان حاصل گردد که سازمان قادر به پاسخگویی به چالشها و فرصتهای موجود در محیط کاری خود خواهد بود. امیدواریم از این نوشته بهره برده باشید. نظرات خود را در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
منبع:
https://piktochart.com/blog/organizational-structure/
https://www.investopedia.com/terms/o/organizational-structure.asp
یک پاسخ